سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























 امام حسن (ع) : با مردم چنان رفتار و معاشرت کن که مایلی با تو رفتار و معاشرت نمایند.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 108 )

امام حسن (ع) : هیچ مردمی با هم مشورت نکنند جز اینکه به درستی رهبری شوند.

امام حسن (ع) : به یکی از فرزندانش فرمود : ای پسر جانم با احدی برادری مکن تا بدانی کجاها می رود و کجاها می آید ، و چه ریشه ای دارد ، و چون خوب از حالش آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن به شرط اینکه از لغزش گذشت باشد و در تنگی مواسات باشد.

امام حسن (ع) : خویش ( فامیل ) کسی است که دوستیش نزدیک کرده و گرچه نژادش دور باشد ( غریبه باشد ) ، و بیگانه کسی است که از دوستی به دور است و گرچه نژادش نزدیک باشد ( فامیل باشد ) ، ( نگویید از نزدیکان است و بخاطر آنها گناه نکنید ) چیزی از دست به تن نزدیکتر نیست ، و راستی که دست بشکند و معیوب گردد ( سیاه شود و گند گیرد ) ( پس پول می دهید ) که دستتان را ببرند و دور اندازند.

امام حسن (ع) : به امام (ع) گفته شد : آیا شما در بزرگی و عزت قرار دارید ؟ در پاسخ فرمود : بله من در عزت هستم ، خداوند میفرماید : ( سوره منافقون آیه 8 ) عزت از آن خدا است و از آن رسولش و از آن مومنان.

امام حسن (ع) : راستی پردیدترین دیده ها آن است که در خیر نفوذ کند ، و شنواترین گوشها آن است که یادآوری ( و نصیحت ) را بشنود و از آن سود برد ، سالمترین دلها آن است که از شبهه ها پاک باشد.

امام حسن (ع) : راستی هرکه عبادت خواهد ، برای آن خود را پاک و آماده کند ، هرگاه مستحب به واجب زیان رساند آنها را ترک کنید ، یقین پناهگاه سلامتی است ، خردمند به کسی که از او اندرز خواهد ، دغلی نکند ، میان شما و موعظه پرده عزت طلبی است ، دانش عذر دانشجویان را از میان برده.

امام حسن (ع) : ای بنده های خدا از خدا بپرهیزید ، و در طلب بکوشیده و در برابر گریز باشید ، و به عمل شتابید پیش از نقمتهای عمر برانداز و مرگ لذت ویران کن . زیرا نعمت دنیا پایدار نیست و از آسیبش آسودگی نه و از بدیهایش جلوگیری نیست ، فریبی است حایل سعادت ، و تکیه گاهی است خمیده . ای بنده های خدا از عبرتها پند گیرید ، و از اثر گذشته ها متوجه شوید . از نعمت خوارگی باز ایستید و به پندها سود برید. خدا بس است که نگه دار باشد و یاور ، و قرآن بس است که حجت باشد و خصم در محشر ، و بهشت برای ثواب بس است ، و دوزخ برای کیفر و شکنجه.  تحف العقول صفحه 236 الی 239

امام حسن (ع) : ( سوالهایی که از آن حضرت (ع) شده و پاسخ فرموده اند ) : 1. زهد چیست ؟ رغبت به تقوی و بی رغبتی در دنیا ، 2.حلم چیست ؟ خشم فرو خوردن و اختیار خود داشتن ، 3.سداد چیست ؟ دفع از زشتی به خوبی ، 4. شرف چیست ؟ احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها ، 5. نیرومندی چیست ؟ دفاع از پناهنده و صبر در نبردها و اقدام هنگام سختی ، 6. بزرگواری چیست ؟ این است که در غرامت عطا بخشی و از جرم بگذری ، 7. مروت چیست ؟ حفظ دین ، عزت نفس ، نرمش ، وارسی کرد و کار ، پرداخت حقوق و دوست یابی ، 8. کرم چیست ؟ بخشش پیش از خواهش ، اطعام در قحطی ، 9. دناءت چیست ؟ خردبینی و دریغ از اندک ، 10. ناکسی چیست ؟ کم بخشیدن و گفتار ناهنجار ، 11.جوانمردی چیست ؟ بخشش در خوشی و سختی ، 12.بخل چیست ؟ آنچه در کف داری شرف بدانی و آنچه انفاق کنی تلف شماری ، 13.برادری چیست ؟ همراهی در سختی و خوشی ، 14.ترس چیست ؟ دلیری بر دوست و گریز از دشمن ، 15. ثروتمندی چیست؟ رضای به قسمت  (الهی ) هرچه کم هم باشد ، 16.فقر چیست ! آزمندی به هرچیز ، 17.جود چیست ؟ بخشش دسترنج ، 18.بزرگی چیست ؟ آوردن خوب و ترک زشتی ، 19.سفاهت چیست ؟ به پستی گرائیدن و با گمراهان نشستن ، 20.سفاه چیست ؟ نابخردی در مال و زبون کردن آبرو.   تحف العقول صفحه 227 الی 228

امام حسن (ع) : ای بنده های خدا بدانید براستی که خدا شما را بیهوده نیافریده ، و سرخود رها نکرده است ، عمر شما را نوشته و روزی شما را میانتان قسمت کرده تا هر خردمندی اندازه خود را بداند ، و بفهمد که هرچه برایش مقدر است به او میرسد ، و هرچه از آنش نیست به او نخواهد رسید ، خدا خرج دنیای شما را کفایت کرده ، و شماها را برای پرستش فراغت بخشیده ، و به شکرگزاری تشویق کرده ، و ذکر و نماز را بر شما واجب کرده ، و تقوی را به شما سفارش کرده ، و آنرا نهایت رضایتمندی خود مقرر ساخته ، تقوی باب هر توبه و سر هر حکمت و شرف هر کردار است.هرکه از متقیان کامیاب شد به سبب تقوی کامیاب گشته ، و خداوند تبارک و تعالی فرماید : ( سوره نبا آیه 32 ) راستی برای متقین مقام شایانی است ، و نیز فرموده ( سوره زمر آیه 61 ) و خدا پرهیزکارانرا در مقام شایان خود نجات بخشد ، نه بدی به دانها رسد و نه غمی دارند. ای بنده های خدا از خدا بپرهیزید و بدانید که هرکه از خدا بپرهیزد خدایش از فتنها و آزمایشها نیکو برآورد ، و در کارش موفق سازد ، و راه حق را برایش آماده کند ، و حجت او را پیروز گرداند ، و رویش را سفید کند ، و دلخواهش را به او عطا کند ، به همراه آنانکه خدا بر آنها نعمت داده از پیمبران و صدیقان و شهیدان و نیکان و چه خوب رفیقانی باشند.  تحف العقول صفحه 234

سخنان مختصر و زیبایی که از امام حسن (ع) روایت شده است :  1- هیچ مردمى با هم مشورت نکنند جز اینکه به درستى رهبرى شوند.  2- پستى و ناکسى اینست که شکر نعمت نکنى.  3- به یکى از فرزندانش فرمود اى پسر جانم با احدى برادرى مکن تا بدانى کجاها میرود و کجاها می ‏آید، و چه ریشه‏ اى دارد، و چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى با او برادرى کن به شرط اینکه از لغزش گذشت باشد و در تنگى مواسات باشد.  4- چون پیروز در طلب مکوش و چون تسلیم شده بقدر اعتماد مکن، براستى طلب فزونى روزى از سنت است، و آرامى در طلب روزى از عفت است، عفت مانع روزى نیست. و حرص جالب زیادى نیست، روزى به قسمت است، و بکار بردن حرص بکار بردن گناه است.  5- خویش کسى است که دوستیش نزدیک کرده و گر چه نژادش دور است، و بیگانه کسی است که از دوستى بدور است و گر چه نژادش نزدیک باشد، چیزى از دست به تن نزدیکتر نیست، و راستى که دست بشکند و معیوب شود پس آن را ببرند و جدا کنند.  6- هر که اعتماد دارد که هر چه خدا برایش پیش آورد خوبست آرزو نمیکند در غیر حالى باشد که خدا برایش اختیار کرده.  7- خیرى که شر ندارد شکر با نعمت است و صبر بر ناگوار.  8- بمردى که از بیمارى به شده بود فرمود: خدا یادت کرد یادش کن، و از تو گذشت شکرش کن.  9- ننگ کشیدن آسانتر از دوزخ رفتن است.  10- هنگام صلح با معاویه فرمود: به خدا ما از اهل شام برنگشتیم با سلامت دلها، و صبر در برابر دشمن، پس سلامت ما بدشمنى مبدل شده بود و صبر ببیتابى. شما مردم اهل کوفه جنک صفین را که آغاز کردید. در حالى که دین خود را بر دنیاى خود مقدم میدانستید، و اکنون دنیاتان را بر دینتان مقدم میدارید.  11- من کسى را ندیدم جز اینکه میان خود و پروردگارش خردمندى ندارد.  12- به او گفته شد شما در بزرگى قرار دارید؟ در پاسخ فرمود بلکه در من عزت است. خدا فرماید (8- المنافقون) عزت از آن خدا است و از آن رسولش و از آن مؤمنان.  13- در وصف یک برادر خوب خود فرموده است: از همه مردم بچشمم بزرگتر بود و سره بزرگوارى او در چشم من کوچکى دنیا بود در چشم او، از تحکم نادانى بدر بود، دست دراز نمیکرد مگر در مورد اعتماد براى یک سودى، نه شکایتى داشت و نه خشم و نه دلتنگى، بیشتر عمرش خموش‏ بود، و چون لب بسخن میگشود بر همه گوینده ‏ها چیره بود، نزار و لاغراندام بود و به هنگام نبرد شیرى درنده مینمود، چون با دانشمندان انجمن داشت بشنیدن شیفته ‏تر بود تا گفتن، به هنگام ضرورت سخن سکوت خود را میشکست، شیوه داشت که نگوید آنچه را نمیکند و بکند آنچه را نگوید، چون در برابر دو کار قرار میگرفت که نمیدانست کدام خدا پسندتر است آن را در نظر میگرفت که پسند نفسش نبود ، هیچ کس را بکارى که میتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمیکرد.  14- هر که پیوسته بمسجد رود یکى از هشت فائده برد- آیه محکمه، دوستى دریافته، دانشى تازه، رحمتى مورد انتظار، سخنى که راه راستش کشد یا از هلاکتش رهاند، ترک گناهان از شرم مردم، و ترس خدا.  15- پسرى او را روزى شد و قریش به مبارک بادش آمدند و گفتند: این پهلوان بر تو مبارک باد.
فرمود: این چه گفتاریست شاید پهلوان نباشد، جابر گفت یا بن رسول اللَّه چه بگوئیم ؟ فرمود: چون خداوند به شما پسرى داد و براى مبارک‏باد او رفتید بگوئید: شکر بخشنده را باش، آنچه بتو بخشیده شده مبارک است خدایش بدوران جوانى رساند، و نیکى کردنش را بتو روزى کند.  16- از مروتش پرسیدند در پاسخ فرمود: دریغ بر دین، و اصلاح مال، و قیام بحقوق است.  17- راستى پردیدترین دیده‏ ها آنست که در خیر نفوذ کند، و شنواترین گوشها آنکه یادآورى را بشنود و از آن سود برد، سالمترین دلها آنست که از شبهه‏ ها پاک باشد. 18- مردى از او خواست که در او تفرسى کند یا پندش دهد فرمود: مبادا مرا مدح کنى زیرا من خود را بهتر میشناسم، یا مرا دروغگو شمارى زیرا دروغگو رأى و عقیده ندارد، یا کسى را در بر من غیبت کنى، آن مرد گفت اجازه بده بر گردم، فرمود: آرى هر گاه بخواهى.  19- راستى هر که عبادت خواهد براى آن خود را پاک و آماده کند، هر گاه مستحب به واجب زیان رساند آنها را ترک کنید، یقین پناهگاه سلامتى است، هر که دورى سفر را بیاد آرد آماده گردد، خردمند بکسى که از او اندرز خواهد دغلى نکند، میان شما موعظه پرده عزت ‏طلبى است، دانش عذر دانشجویان را از میان برده، هر که در شتاب گرفتار است مهلت خواهد، و هر که مهلت دارد بتأخیر و تعلل گذراند.  20- اى بنده ‏هاى خدا از خدا بپرهیزید، و در طلب بکوشیده و در برابر گریز باشید، و بعمل شتابید پیش از نقمتهاى عمر برانداز و مرگ لذت ویران کن. زیرا نعمت دنیا پایدار نیست و از آسیبش آسودگى نه و از بدیهایش جلوگیرى نیست، فریبى است حایل سعادت، و تکیه ‏گاهى است خمیده. اى بنده‏ هاى خدا از عبرتها پند گیرید، و از اثر گذشته‏ ها متوجه شوید. از نعمتخوارگى بازایستید و بپندها سود برید. خدا بس است که نگهدار باشد و یاور، و قرآن بس است که حجت باشد و خصم در محشر، و بهشت براى ثواب بس است، و دوزخ براى کیفر و شکنجه.  21- هر گاه یکى از شماها ببرادر خود برخورد باید محل نور از پیشانى او را ببوسد (یعنى محل سجده).  22- روز عید فطر به مردمى گذر کرد که بازى میکردند و میخندیدند بالاى سرشان ایستاد و فرمود: راستى خدا ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته است تا بوسیله طاعتش برضاى او سبقت گیرند.
مردمى پیش رفتند و کامیاب شدند، و دیگران کوتاهى کردند و نومید شدند، بسیار بسیار عجب است از خندان و بازیگر در امروز که بنیکوکاران در آن ثواب دهند و بیهودگان در آن زیان برند. بخدا سوگند اگر پرده برگیرند بدانند که نیکوکار اندر کار نیک خود است، و بدکار گرفتار بدکردارى خود است. سپس گذر کرد. تحف العقول  صفحه 236

 

حضرت امام حسن (ع) : هرکس دنیا را دوست بدارد بیم آخرت از دل او برود و آن که حرص و آزش در دنیا زیاد باشد بهره ای جز دوری از دنیا ندارد و نیز خشم خدا بر او زیاد گردد ، انسان آزمند نادان است ، ولی انسان پارسا قانع است ، هر دوی اینها خوردنشان ، یکسان است چیزی از روزی آن دو کاسته نمی شود ، پس برای چه شتاب در آتش کنید ، خیر و خوبی تمامش در یک ساعت شکیبایی و صبر است که موجب و سبب آسایش دراز و خوشبختی فراوانی میشود ، مردم دو گروهند ، گروهی دنیا را میخواهند و طلب میکنند تا به او برسند ؛ نابود میشوند و گروهی طالب آخرتند تا به او برسند نجات پیدا میکنند ، بدان ای مرد هرگاه به آخرت رسیدی آنچه که در دنیا از دست تو رفته و آن چه را که از سختیها به تو رسیده زیانی تو را نرساند و نیز سودی ندارد آنچه که از دنیا به تو رسیده زمانی که از آخرت محروم باشی.  ارشاد القلوب جلد1 صفحه 58

 

امام حسن (ع) : میان حق و باطل چهارانگشت فاصله است ، آنچه به چشم خود دیدی راست و حق است ، و با گوش خود بیهوده و ناحق بسیار بشنوی. تحف العقول صفحه 231

امام حسن (ع) : امام (ع) پیوسته میفرمود : پسر آدم تو از وقتی از مادر متولد شدی عمر خویش را نابود میکنی ( هر لحظه که از عمرت میگذرد به آخرت نزدیکتر میشوی و از عمرت کم میشود ) آنچه در اختیارت هست برای آینده ات ذخیره کن ، (اگر در پست و مقامی هستی یا انسانی معمولی هستی ، کار درست و نیکی که از دستت بر می آید انجام بده ) ، مومن از دنیا برای آخرت خود توشه ( کار نیک ) برمیدارد ، و کافر از دنیا بهره مند میشود ( پی لذتهای حرام دنیا میرود و برای آخرت خویش توشه نیک جمع نمی کند.)  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 108 )

امام حسن (ع) : یقین پناهگاه سلامت است ، هرکه متوجه دوری راه باشد خود را آماده میکند ( برای سفر آخرت کار خیر انجام می دهد ) ، انسان دانا غش و نامردی در نصیحت کردن به کسی که از او مشورت و نصحیت میخواهد ، نخواهد کرد.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 102 )

امام حسن (ع) در ستایش برادر دینی صالحی که داشت و درگذشت چنین فرمود : او از همه مردم در نظر من بزرگتر بود به واسطه آنکه دنیا در نظرش خوار و بی ارزش بود.هرگز اسیر نادانی نمی شد ، و دست به چیزی که دراز میکرد اعتماد داشت که سودمند است ( کاری را انجام میداد که درست باشد ) ، هرگز شکایت نمی نمود و نه خشمگین میشد و نه افسرده و ملول ، بیشتر اوقات ساکت بود ، اما وقتی سخن میگفت ( سخن درست میگفت ) و بر سخن گویان پیروز بود و پیشتاز ، ناتوان بود و ناتوان شمرده میشد ( یعنی متواضع بود ) ، وقتی با دانشمندان می نشست علاقه اش به گوش دادن بیشتر از حرف زدن بود ، اگر در سخن گفتن مغلوب میشد ولی از سکوت مغلوب نبود ( یعنی کسی نمی توانست آنقدر به سکوت بگذراند ) آنچه را عمل نمی کرد حرفش را نمی زد ، انجام می داد آنچه را که میگفت ، هر وقت بین دو عمل ( کار ) قرار میگرفت و نمی دانست کدام در نزد خدا بهتر است دقت میکرد کدام عمل ( کار ) به هوای نفس و میل شخصی او نزدیکتر است و بر خلاف آن رفتار میکرد ، بر کاری که گاهی امکان داشت پیش آید و عذر فاعل آن پذیرفته است کسی را سرزنش نمی کرد.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 101 )

امام حسن (ع) : پستی این است که انسان سپاسگذار نعمت نباشد.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 99 )

حضرت امام حسن مجتبی (ع) : بهترین لباسهای خود را در موقع نماز در تن می‌کرد، کسانی از آن حضرت سبب این کار را پرسش کردند، حضرت در جواب فرمود: خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد. به این جهت خود را در پیشگاه الهی زینت می‌کنم، خداوند امر فرموده که با زینت‌های خود در مساجد حاضر شوید. الحدیث جلد 2  صفحه 125

  امام حسن (ع) : ای فرزند آدم تو از آن زمان که از شکم مادر به زمین فرو افتادی پیوسته از عمر خود کاسته ای ، پس فرصت را غنیمت شمار و آنچه هم اکنون در اختیار تو است برای منازل و مراحلی که در پیش داری ذخیره ای بردار که مومن از دنیا توشه می گیرد و کافر تنها به تمتع و کامکاری توجه دارد .  الحدیث جلد 3 صفحه 31

حضرت امام حسن (ع) : هرکس دنیا را دوست بدارد بیم آخرت از دل او برود و آن که حرص و آزش در دنیا زیاد باشد بهره ای جز دوری از دنیا ندارد و نیز خشم خدا بر او زیاد گردد ، انسان آزمند نادان است ، ولی انسان پارسا قانع است ، هر دوی اینها خوردنشان ، یکسان است چیزی از روزی آن دو کاسته نمی شود ، پس برای چه شتاب در آتش کنید ، خیر و خوبی تمامش در یک ساعت شکیبایی و صبر است که موجب و سبب آسایش دراز و خوشبختی فراوانی میشود ، مردم دو گروهند ، گروهی دنیا را میخواهند و طلب میکنند تا به او برسند ؛ نابود میشوند و گروهی طالب آخرتند تا به او برسند نجات پیدا میکنند ، بدان ای مرد هرگاه به آخرت رسیدی آنچه که در دنیا از دست تو رفته و آن چه را که از سختیها به تو رسیده زیانی تو را نرساند و نیز سودی ندارد آنچه که از دنیا به تو رسیده زمانی که از آخرت محروم باشی.  ارشاد القلوب جلد1 صفحه 58

حضرت امام حسن علیه السّلام فرمود : که گروهى شب را بروز آوردند بهشت و نعمتهایش و جهنم و عذابش را میدیدند ، نادانان خیال میکردند که آنان مریضند و حال اینکه ایشان را مرضى نبود و مضطرب بودند همانا آنان را کارى بزرگ که ترس و بیم از خدا باشد مضطرب کرده بود و مهابت خدا در دلهاى ایشان بود چنین میگفتند که ما را بدنیا نیازى نیست نه براى دنیا آفریده شدیم و نه براى سعى و کوشش دنیا مامور شدیم مالهایشان را در راه خدا انفاق کردند خونهایشان را در راه خدا ریختند با شهادت رضا و خوشنودى خدا را خریدند ، دانستند که خدا مالها و نفسهایشان را با بهشت معامله میکند پس بخدا فروختند آنچه را که داشتند تجارتشان سودمند بود و خوشبختى بزرگى نصیب آنان شد و رستگار شدند. پس اى مردم از آنان پیروى کنید و دنبال آنان را بگیرید خداى شما را رحمت کند اقتداى بآنان کنید که خداوند براى پیغمبرش تعریف کرده صفت پدرانش ابراهیم و اسماعیل و فرزندان آن دو را که فرمود: «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ» « سوره انعام آیه 90» سپس بارشاد آنان اقتدا کن، بدانید اى بندگان خدا که شما در اقتداى بآنان پاداش داده خواهید شد.   ارشاد القلوب  جلد 1 صفحه 186

 

 

 

 

حضرت امام حسن (ع) : پس کوشش و جدیت کنید و بترسید که مبادا از کمک ‏کنندگان ستمگران باشید زیرا که رسول خدا فرمود: هر کس با ظالم و ستمگرى راه رود و در این راه رفتن کمکى به ستم‏گر کند پس از روش اسلام بیرون شده و کسى که شفاعت او سواى شفاعت خدا و رسولش باشد مسلم خدا و رسولش را به خشم در آورده. و هر کس ستمگرى را کمک کند براى اینکه حق مسلمانى را پامال کند از ذمه‏ ى اسلام و خدا و رسولش بدور است و هر کس بقا و دوام ستمگرى را بخواهد نافرمانى خدا را دوست داشته است و پیش او هر گاه که به مؤمنى ستم شود یا غیبت آن مؤمن شود و او قدرت بر یارى آن مؤمن داشته باشد و او را یارى نکند پس برگشت او به خشمى از خدا و رسولش باشد و هر که آن مؤمن را یارى کند پس سزاوار بهشت است از طرف خدا. و همانا خداى تعالى وحى فرستاد بسوى داود که بفلان ستمگر بگو که من ترا نفرستادم تا دنیا را جمع کنى و رویهم بگذارى و بلکه ترا فرستادم که ستمدیدگان را یارى کنى زیرا من سوگند یاد کرده‏ ام بخودم که یارى کنم ستمدیده را و انتقام او را بگیرم از کسانى که در مقابل آنها باو ستم شده و او را یارى نکرده ‏اند.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 187

 امام حسن (ع) : ساکنان مسجد زائرین خدایند و بر خداست که زیارت‏ کنندگانش را هدیه ‏اى بدهد.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 190

حضرت امام حسن علیه السّلام فرمود: که در این دنیا چیزى جز قرآن باقى نماند پس قرآن را امام و پیشواى خویش قرار دهید شما را براستى رهنمائى میکند و همانا سزاوارترین مردم کسى است که بقرآن عمل کند و گرچه آیاتش را حفظ نکند، و از قرآن دور باشند کسانى که بقرآن عمل نکنند و اگر چه آن را بخوانند.   ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 193

امام حسن (ع)  فرمود : که این قرآن روز قیامت می ‏آید گروهى را بسوى بهشت میکشاند که حلال قرآن را حلال و حرامش را حرام دانسته ‏اند و ایمان بآیات متشابه قرآن آورده ‏اند و نیز گروهى را بسوى دوزخ میکشاند که حدود و احکام قرآن را ضایع کرده ‏اند و حلال شمردند محرماتش را. ارشاد القلوب ج‏لد1 صفحه 193

 مردى از حضرت حسن بن على علیه السّلام چیزى خواست حضرت پنجاه هزار درهم به او بخشید و عباى خود را براى کرایه و حمالى پولها به او داد و فرمود جوانمردى این است که پول کرایه هم داده شود.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 330

 امام حسن (ع) فرمودند : دو مرد با هم یک نماز میخوانند ولى فاصله بین آن دو از زمین تا آسمانست از نظر ثواب (زیرا که یکى توجهش بیشتر است ( در نماز و حضور قلب دارد ) از دیگرى ( ولی دیگری در نماز حضور قلب ندارد). ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 190

منبع 

 

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/3/4ساعت 9:15 صبح توسط شوق یار نظرات ( ) |


Design By : Pichak