سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























 

 

گرچه در اسم گذاری برای بیان پوشش گسترده از واژه ها و تعبیرهای

 

 همانند و نزدیک به هم مثل ملائه، عبائه، رداء، ازار و کساء استفاده کرده اند

 

 ولی همه الفاظ مختلف بیان کننده معنای پوشش سرتاسری و کامل است

 

 که قسمت های بیرونی و ظاهری بدن را می پوشاند و روی لباس های

 

دیگر پوشیده می شود.در ادامه ملاحظه خواهید کرد که بسیاری از همین

 

الفاظ و تعابیر در مورد نحوه پوشش زنان اهل بیت به کار رفته است.

 

در ایران و در زبان فارسی و فرهنگ های لغت عربی به فارسی، پوشش

 

 گسترده قرآنی (که برای حجاب و پوشش بانوان مسلمان در برخورد با

 

نامحرم و در بیرون از منزل به کار می رود) با لفظ و اسم « چادر»

 

شناخته می شود.(1)

 

 

 

2ـ اندازه جلباب

بسیاری از نگارندگان کتاب های لغت و تفسیر در اینکه جلباب به معنای پوشش

 

فراگیر است اتفاق نظر دارند ولی در باره اندازه دقیق جلباب دیدگاههای

 

 متفاوتی دارند. از مجموع کلمات لغویان و مفسران در مورد

 

 اندازه جلباب پنج دیدگاه قابل اشاره است:

 

 


اوّل: جلباب پوششی فراگیر مثل چادر بوده که از بالای سر تا پا را

می پوشانده است. این دیدگاه از کتاب های فراوانی استفاده می گردد.

 
دوم: جلباب پوششی بزرگ تر از خمار و مقنعه بوده که کمتر از مقدار رداء یعنی

  تقریبا تا زانوها را می پوشانده است. این دیدگاه از برخی کتاب های لغت

استفاده می شود. براساس این قول به نظر می رسد که جلباب روسری های

 بزرگی بوده که تا روی زانوها را می پوشانده است.

 

سوم: جلباب همان خمار و مقنعه است، یعنی پوششی که فقط سر و

 سینه ها  را می پوشانده است.

چهارم: جلباب به معنای قمیص و پیراهن بلند و چیره بر انسان است

 که بدن را می پوشاند. 

  پنجم: جلباب به معنای مانتو است. این دیدگاه اخیرا مطرح شده است:

«جلباب نیز که در قرآن آمده و بر آن در عرف عرب اطلاق جُبّه هم می شود

 

 در فارسی به معنای مانتو است.»

 

 

 

تفسیر دیدگاه ها:

 

همانندی سه دیدگاه اوّل این است که جلباب سر را می پوشاند، با این تفاوت

 

 که در دیدگاه اوّل، سر و همه بدن پوشانده می شود.

در دیدگاه دوم، علاوه بر سر، مقدار زیادی از بدن تا روی زانوها پوشانده می شود.


براساس دیدگاه سوم، سر و اطراف گردن و سینه ها فقط پوشانده

 

می شود.وجه اشتراک دو دیدگاه آخر این است که مربوط به پوشش

 

 بدن غیر از سر هستند.

 

 شواهد مختلفی وجود دارد که صحت دیدگاه اوّل و مخدوش بودن

 

دیدگاههای دیگر را اثبات می کند که بعضی عبارتند از:

 

 
گواه اوّل: در برخی گزاره های تاریخی تعابیری آمده است که اثبات می کند

 

دیدگاه پنجم و چهارم (که جلباب را به معنای پیراهن بلند و مانتو دانسته اند)

 

درست نیست، 1-  مثلاً از عایشه نقل شده است: «خمّرت وجهی بجلبابی؛

 

صورتم را به وسیله جلباب خود پوشاندم.» از این گفته به خوبی استفاده می شود

 

که جلباب به معنای پیراهن بلند و یا مانتو نیست چون پوشاندن صورت به وسیله

 

پیراهن و مانتو انجام نمی شود. همچنین آمده است:

 

2- «سدلتْ أحدانا جلبابها مِن رأسها علی وجهها؛ یکی از ما جلباب خود

 

را از روی سرش به صورتش افکند.» از این تعبیر نیز معلوم می شود که

 

جلباب به معنای پیراهن بلند و مانتو نبوده بلکه پوششی بوده که روی

 

سر قرار می گرفته، از این رو قرار دادن آن روی صورت ممکن بوده است؛

 

برخلاف پیراهن بلند و مانتو که پوشاندن صورت با آن انجام نمی شود.

 

 

 


گواه دوم: از آمدن لفظ «علی» که دلالت بر استعلاء و احاطه می کند

 

در آیه جلباب و همچنین برخی شعرها مثل شعر دختر عمرو ذی الکلب

 

استفاده می شود که جلباب پوششی بوده محیط بر همه بدن به

 

گونه ای که سر را نیز می پوشانده است.

 

 


گواه سوم: در باره پوشش حضرت فاطمه زهرا(س) هنگام خروج

 

 از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک نقل شده است:


«لاثتْ خمارَها علی رأسها و اشتملتْ بجلبابها؛ مقنعه اش

 

 را محکم  بر تن کرد.»

 

 

بر سر بست و جلباب که تمام بدنش را می پوشاند

 

 

برداشت ها

از نحوه پوشش حضرت چند نکته استفاده می شود:
اوّل: پوشش حضرت فاطمه(س) در بیرون منزل همان دو پوشش قرآنی

 مستقل از یکدیگر به نام «خمار» و «جلباب» بوده است. بر این اساس

 نظر طرفداران دیدگاه سوم که جلباب را به خمار (مقنعه) معنی کرده اند،

 ردّ می گردد.


دوم: از عبارت «اشتملت بجلبابها» استفاده می شود جلباب پوششی

سرتاسری مثل چادر بوده که تمام بدن حضرت را فرا می گرفته است،

 بنا بر این نظر طرفداران دیدگاه دوم که معتقد بودند جلباب تقریبا تا زانوها

را می پوشاند نیز پذیرفته نمی شود.


گواه چهارم: زمخشری در تفسیر «کشاف» و آلوسی در تفسیر «روح المعانی»

 از ابن عباس صحابی پیامبر اکرم(ص) و شاگرد امام علی(ع) در تفسیر قرآن نقل کرده اند:

«جلباب پوششی است که از بالا تا پایین بدن را می پوشاند.» که با این شاهد،

بطلان دیدگاه دوم اثبات می گردد.


گواه پنجم: احادیثی همچون حدیث نبوی: «لغیر ذی محرم أربعة أثواب: درع، خمار

 و جلباب و ازار؛ حجاب زن در برخورد با نامحرم چهار پوشش است: پیراهن، مقنعه،

چادر و شلوار». در این حدیث از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل و در عرض

 هم نام برده شده است، که بطلان دیدگاه دوم استفاده می شود. همچنین در برخی

 کتاب های لغت مثل «مصباح المنیر» فیومی آمده است: «الجلباب ثوب أوسع مِن الْخمار؛

 جلباب لباس گسترده تر از خمار است» که ناهمگونی و مستقل بودن جلباب و خمار

استفاده می شود.


نتیجه اینکه، با شواهد و قراین ذکر شده اثبات می گردد که از بین دیدگاههای پنج گانه،

دیدگاه اوّل صحیح است.

 

 

 

برگشت به : صفحه اول (چادر در قرآن)

 

ادامه مطلب ...


نوشته شده در چهارشنبه 90/3/25ساعت 6:16 عصر توسط شوق یار نظرات ( ) |


Design By : Pichak